تصویر ثابت

خانه / اخبار / شهیدحسن تمکین وش

شهیدحسن تمکین وش

زندگی نامه شهید :

امروز چشمان قلم مرثیه سوگ می‌سرایند و بر اوراق جنون نقشی از غربت به یادگار می‌نهند. واژگان ، فصلهای خاطراتم را نوازش می‌دهند. و صفحات کاغذ جولانگاه شیدایی قلم شده است ، ترنم احساسم چله‌نشین قامتی سبز از دیار حماسه شده و یاد حسین تمکین وش ذهنم را نوازش می‌دهد .

نازنین خالق یکتا ، در گلستان وجود نام او را به سال ۱۳۴۱ در دفتر دنیا نگاشت و ارومیه زادگاه مردی از قبیله خوبان شد.

خاک دیار یار مشام جان را عطرآگین و شمیم بوی تربت حسینی ، خانه صالح را پر از خاطره می‌کرد . او که عمری دل به دیار کربلا سپرده بود نام کودکش را حسین نهاد ، آنگاه کام او را با تربت حضرت برداشت و خنکای تربت حسینی قلب کوچکش را سبکتر از پرواز قاصدکها ، بر مشبکهای نقره‌ای  گره ‌زد.

حسین دوران تحصیل را تا اخذ مدرک دیپلم با موفقیت سپری کرد و در سال ۱۳۶۰ وارد تربیت معلم تبریز شد . صمیمانه‌ترین عاطفه‌ها نیز در فصل خزان فراق به دامان دلدار پناه می‌برند و ندبه‌های دلتنگی دل را تا مرز  مقدس عشق می‌کشانند. سودای دل را با پیوستن به حضرت دلدار ادامه  داد و بعد از مدتی تحصیل ، تربیت معلم را رها کرد و راهی حوزه علمیه تبریز شد ، بعد از فراگرفتن مقدمات حوزه اشتیاق نوشیدن از جام ولای کوثر ، کویردلش  را راهی دیار مقدس قم کرد و درمحضر استادانی الهی ، علوم دینی را آموخت.

چشمه ساری که از دامان خمین می‌جوشید عطش هویت انسانی ـ که در رژیم سابق غبار آلوده شده بود ـ را شستشو داده و سیراب کرد .

آنگاه که پیر خمین با پتک بیداری خانه ستم را ویران می‌کرد ، حسین در نگاه این نگار آسمانی‌ هاله‌ای از توحید می‌دید و با تمام وجود می‌گفت : عشق به خمینی ، عشق به تمام خوبیهاست.

چندی نگذشت که سواران پلیدی با لباسهای اهریمنی به کشورمان یورش بردند و بابیل‌های الهی در طیرانی مقدس رقص زشت کفتاران بعثی در خاک ایران زمین را بر نتافتند و با آنها وارد نبرد شدند .

شهید تمکین وش ۱۱ بار به جبهه اعزام شد. او درس لمعه را رها کرد تا لمعات ملکوتی بر جانش بنشیند. در عملیاتهای بیت المقدس و الفجر مقدماتی و کربلای ۵ شرکت کرد.

آن هنگام که ستاره‌ها  ترانه نور می‌خوانند ، او بر گستره نیاز می‌نشست و در زیر باران مهتاب گونه ملائک دل را به میزبانی عرش خدا می‌برد .

و شلمچه آفتابین شبهایی را به یاد دارد که خورشید وجود حسین بر سجاده عشق طلوع می‌کرد. او که در معرکه جهاد آرپی‌تچی زن بود ، همچون بزرگ جانباز کربلا با اصابت تیر به دستش مجروح شد ولی عمامه سر را بر دست مجروح بست و با خروشی عاشقانه بر قلب دشمن حمله ورشد ، بدن مبارکش هدف تیر تانک قرارگرفت و درتاریخ ۳۰ / ۱۰ / ۶۵ شهد شیرین شهادت را از دستان ساقی کربلا نوش کرد و پیکر مقدسش درزیر باران اشک در باغ رضوان ارومیه به خاک سپرده شد .

«روحش شاد و راهش پر رهرو باد»

خاطرات شهید :

دریافت

تصاویر شهید :

درباره‌ی مدیر

حوزه علمیه امام خامنه‌ای مدظله العالی ارومیه تاسیس سال 1394

حتما ببینید

مناجات ابوحمزه ثمالی

دعای اَبوحَمزه ثُمالی دعایی از امام سجاد(ع) شامل صفات خداوند، اسم اعظم و همچنین دربردارنده مفاهیمی مانند دشواری‌های قبر و قیامت، سنگینی بار گناهان و لزوم اطاعت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *