تصویر ثابت

خانه / پژوهش / ماهیت بحث استثنا از کتب ادبی

ماهیت بحث استثنا از کتب ادبی

ماهیت بحث استثنا از کتب ادبی

استاد راهنما: حجت الاسلام مهدی مهدی پور

نویسنده: محمد مهدی ثنایی نرج آبادی

چکیده : 

     چکیده بحث ما این است که ما درباره بحث استثنا تحقیق می کنیم و بحث استثنا از اقسام مختلفی تشکیل یافته و بحث مهمی است در کتب مختفه از جمله :  {ابن عقیل – سیوطی- مغنی الادیب- صمدیه- هدایه فی النحو -…} که بنده بحث استثنا از این کتاب ها تطبیق می کنم

کلید واژه :

 ادات:     <<الا- حاشا-عدا-خلا-ماخلا-ماعدا-لیس-لایکون >>   اقسام} مفرغ- تام    :    متصل – منقطع }  موجب- غیر موجب

 

مقدمه :

     در جامعه ی اسلامی طلاب و روحانیون نقش ویژه ای را ایفاء می کنند و برای یک طلبه واجب است که در بحث ادبیات عرب سرامد باشد چون سر و کار یک طلبه با ایات و احادیث است چون اگر یک طلبه در بحث ادبیات عرب مشکل داشته باشد در معنی ایات و روایات مشکل پیدا می کند و با معنی کردن خود ایات و روایات را به چیز نا مفهومی تبدیل می کند و تحویل اقشار جامعه می دهد و شور و شوق مردم وعلاقیشان نسبت به ائمه اطهار ( علیه السلام) و ایات و روایات کم رنگ می کشد و شاید با معنی کردن یک طلبه که خوب ادبیات عرب را فرا نگرفته از ایات و روایات معانی کفر امیز و بی مفهوم در بیاورد و البته در اینده از فقه اسلام استدلالات غلطی در می اورد و مردم را نسبت به شریعت اسلام گمراه میکند. پس باید ما در رشته ی ادبیات عرب سر امد باشیم تا برای دین اسلام مفید باشیم و استدلالات غلطی به عمل نیاوریم تا در دنیا و اخرت عاقبت به خیر باشیم لذا کار یک طلبه به اسلام تاثیر می گذارد.   ودر کل ادبیات عرب یکی از بحث های مهم ادبیاتی بحث شیرین استثنی است که مشکل از اقسامی و مواردی است که بیان خواهد شد زیرا بحث استثنی از جمله ابحاث مهم کتب ادبیاتی است که در کتب ادبیاتی به طور تفصیلی بیان شده است البته این بحث چون از بحث های مهم است تمام کتب موجود در موضوع ادبیات عرب این بحث را به طور مشروح بیان کرده اند مثل:(نحو وافی-صمدیه-ابن عقیل-سیوطی-هدایه فی النحو-عوامل فی النحو ملا محسن و ….   وبنده تمام کتب ذیل را مطالعه کرده ام و ساختار و بدنه ی این بحث را نوشته ام و بعد به این بحث تکمله زده ام زیرا در همه ی کتب ساختار این بحث را بیان کرده اند و بنده تکراری ننوشته ام بلکه یک مبحث را کتابی بیان می کند که در کتاب دیگر موجود نیست مثل اینکه بحث (سوی ) را کتاب صمدیه بیان کرده است اما کتاب (هدایه فی النحو )این مبحث را بیان نکرده است هدف از این مقاله قوی شدن بنیه ی علمی خودم است وقوی شدن قوای پژوهشی خودم است و بتوانم با نوشتن این مقاله علمی دیگران را به ادبیات عرب سوق دهم و بقیه افراد را اشنا کنم در این مبحث علمی      والسلام علیکم و رحمه الله

 

 

شروع بحث:

 

بحث استثنا یکی از بحث های مهم کتب نحوی است بحث استثنا بحثی است شیرین و البته گسترده که در کتب نحوی به طور مفصل بیان شده  و  جناب ابن حاجب در کتابش {هدایه فی انحو}این بحث را این طور بیان می کند :

تعریف: لفضی است که بعد الا و ادواتش{ادوات استثنا} واقع شده تا معلوم شود که انچه به ما قبل ادات اسناد داده شده برای او ثابت نیست مثلا: در جائنی القوم الاّ زیداً

اقسام استثناء:

الف} متصل :مستثنایی که ذکر شده است بعد از الاّ و نزائر الاّ در حالی که خاج نشده است از لفظ متعددی بخاطرداخل نبودن ان لفظ مذکور .

ب} منقطع : مستثنای ان چنانی که خارج کرده است از لفظ متعددی به وسیله ی الاّ ونزائر الاّ

نکته : مراد از متعدد : مفید تعدد است همان مستثنی منه .

اعراب مستثنی :

 

۱} نصب : در چند جا است . انکه بعد الاّ باشد چه منقطع چه متصل یا مستثنی بر مستثنی منه مقدم باشد یا واقع شود بعد عدا و خلا یا به مذهب بیشتر نحاه واقع شود بعد (ما خلا – ما عدا – لیس – لا یکون ) در این موارد اعراب نصب خواهد شد .

۲} جواز نصب : انکه مستثنی بعد از الاّ باشد در کلام تام غیر موجب } دو وجه جایز است و ابته مستثنی منه مذکور باشد مانند :

                                                      ما جائنی احدٌ الاّ زیداً و الاّ زیدٌ

۳} اعراب بحسب عوامل : زمانی که باشد مفرغ و واقع شود بعد از الاّ در کلام غیر موجب و مستثنی منه هم غیر مذکور باشد مانند:»ما رایت الاّ زیدٌ

۴} جرّ: زمانی که باشد بعد ( غیر و سوی )  عند الجمیع و اکثر نحویین میگویند که  می تواند واقع شود بعد حاشا مانند :

                                                          جائنی القوم غیر زیدٍ

 

 

نظر محقق : از این کتاب پی می بریم که کتاب (هدایه فی النحو ) به صورت اجمالی بیان کرده است و به صورت کامل نیست اما

دردیگر کتاب ها  از جمله ( سیوطی-ابن عقیل-و…) به صورت تفصیلی و مفصّل بیان شده است

 

باب استثنی به صورت اجمالی از کتاب شیرین ( هدایه فی النحو ) بیان شد اما در کتاب های دیگر هم تقریبا همین ساختار است البته

با تفاوت های جزئی ما این بحث را دوباره گویی نمی کنیم بلکه به این بحث تکمله می زنیم .

 

جناب شیخ بهایی در کتابش ( صمدیه ) می فرمایید که :

 

وجود چهار امر در استثنی لازم است  بدین شرح است :

 

۱} مستثنی به لفظ فاعل و ان خود متکلم است

۲} مستثنی و ان ادات استثنی

۳} مستثنی بلفظ مفعول و ان کلمه واقع بعد از ادات استثنی

۴} مستثنی منه و ان لفظ عامی است که قبل از ادات استثنی است

 

البته رسیدیم به بحث مفرغ و تام :

 

الف} مفرغ : هر گاه مستثنی منه در کلام ذکر نشود به ان استثنای مفرغ می گوییم . در این صورت مستثنی جانشین مستثنی منه شده و اعراب ان را قبول می کند و این قسم از مستثنی در کلام موجب جاری نمی شود مانند : ماجائنی الاّ زیداً

 

ب} تام : هر گاه مستثنی منه در کلام مذکور باشد و منفی نباشد  و ان را مستثنای تام وموجب نامند مستثنی منصوب می شود مانند :                        جائنی القوم الا زیداً

                                                     

 

نکته ۱: ابن نحّاس گوید : مستتر است در هر موردی که ابدال صحیح باشد نصب مستثنی بنابر استثنائیت صحیح اسست ولی عکس صورت فوق جایز نیست .

 

نکته ۲: مستثنی به ( خلا- عدا – حاشا ) یا منصوب است بنابر مفعولیت یا مجرور است بنابر حرف جر بودن

 

نکته ۳: (خلا- عدا –حاشا) فعل های غیر منصرف اند

نکته ۴: صحیح است اسم بعد از (خلا و عدا ) مجرور شود بنابرین ان دو حرف  جار مستثنی هستند .

سوال :

ایا می توان مستثنی را حذف کرد ؟

جواب : بله البته مشروط به شروطی ( با ۳ شرط )

  • در کلام قرینه موجود باشد ۲- ادات استثنا ( الّا یا غیر) باشد  3- الّا و غیر مسبوق به لیس باشد

 

در سوی ۳ نظریه وجود دارد :

۱: عقیده سیبویه : سوی ظرف غیر متصرف است و از ظرفیت خارج نمی شود مگر در هنگام ضرورت بنابرین (سوی) در عبارت (جائنی القوم سوی زیدً) به معنای جائنی القوم مکان زیدً می باشد

۲: عقیده ابن مالک و جمعی دیگر : سوی مانند لفظ ( غیر) متصرف و از ادات استثناء است

۳: مذهب رمانی و ابو البقاء و ابن حشام :  سوی غالبا به صورت ظرف استعمال می گردد و گاهی همانند ( غیر) از ادات استثناء محسوب می گردد .

 

لغت موجود در مورد لغت سوی :

۱: سوی به کسر سین و قصر مانند : رضی

۲: سوی به ضم سین و مد مانند : اناء

۳: به فتح سین و مد مانند: سماء

 

نکته۱: بعضی وقت ها  الا بجهت تاکید مکرر می شود

نکته ۲: اگر چنانچه (الاّ) به جهت تاکید تکرار نشود دو صورت وجود دارد :

الف} یا مستثنی منه مذکور است                               ب} یا مستثنی منه محذوف است

 

بیان محقق : در این بحث تکمله ای بود به بحث استثنی البته نظرات دیگر هم وجود دارد اما جناب شیخ بهائی           ( رحمه الله) به این قدر بسنده کرده است. پس در کتاب هدایه فی النحو به صورت خلاصه و اجمالی بیان شد که جناب ابن حاجب بسیار خلاصه وار این بحث را بیان کرده بود  اما جناب شیخ بهائی در کتابش ( صمدیه) نسبتا تکمیل تر بود نسبت به کتاب ( هدایه فی النحو)  .

کتاب شریف ملا محسن ( تکمله) :

نکته ۱: اگر مفرغ باشد معرب می شود به حسب عوامل یعنی ذکر نمی شود در کنارش مستثنی منه مثل:

                                                       ما ضربنی الا زیدّ

نکته ۲: گفته شده نصب دادن ، مستثنی نیست به الا بلکه به فعل مقدر است

نکته مهم :  سوی و سواء نصب می شوندبنابر ظرفیت و همین طور( حاشا-عدا-خلا-ما عدا –ماخلا) و لیس و لا یکون  مانند : سیجیء اهلک لیس زیداً ولایکون بشرا

و ان دو ( منظور :لیس و لایکون ) منصوب می شوند بنابر خبریت و اسم مستتر است در ان دو وجوبا و جمله منصوب است بنابر حالیت  البته در این مورد جناب جامی می فرماید : در بحث استثنی لازم می شود اضمار اسم ان دو (  لیس  و لایکون ) در باب استثنی  و جناب رضی هم می فرماید : واجب است اضمار فاعل ان دو (لیس و لایکون)  و همین طور لا سیّما .

بیان محقق : در این جا جناب ملا محسن به طور شیوایی بیان کررده است و نسبت به کتاب       ( صمدیه ) شیخ بهائی کامل تر است

 

کتاب سیوطی فی شرح الفیه  :

نکته : لیس و لا یکون هم فعل استعمال شده اند  و هم حرف

نکته ۲:     اما خلا و عدا هر دو اسم استعمال شده اند

نکته ۳ : در نصب مستثنی هم چند مذهب وجود دارد ( که در دیگر کتاب ها وجود ندارد)

الف} قول کسائی :  نصب مستثنی به ان مقدره بعد الا است و خبرش محذوف است و تقدیر در مانند :          جائنی القوم الا زیدا      

ب} قول فرّاء : الا مرکب از ان مشدده  و لا عاطفه است ( تفصیل) : بعد از حذف نون دوم ان و ابدال نون اول به لام و ادغام لام در لام  الا گردیده و هرگاه ما بعد الا منصوب باشد بواسطه ی ان است و هرگاه مرفوع باشد بنابر عطف ما قبل بواسطه ی الا

ج} قول ابن حاجب : و ان این است که عامل مسستثنی منه است بتوسط الا زیرا گاهی فعل موجود نیست  مانند:       

                                                          القوم الا زیدا اخوتک

حکایت نحوی :  اورده اند روزی  امیر عضد الدوله  هنگام اسب سواری در میدان فارس از ابو علی فارسی می پرسد  که نصب مستثنی به چه چیز است  گفت :  به استثنای   امیر گفت: چرا به تقدیر ( امتنع ) نباشد  تا مرفوع شود 

ابو علی در جواب  مبحوت و عاجز مانمد و گفت : ( هذا جوابی ، می دانی )  و گویند جناب ابو علی بعد ها به کتب نحویه رجوع کرد و جواب پسندیده ای گفت  و  رساله ای در این موضوع تالیف کرد 

 ( منبع : به نقل از حضرت ایت الله العظمی حجت هاشمی خراسانی (حفظه الله )  )

 

نکته :  مستثنی  منقطع چه در کلام مثبت باشد چه در غیر مثبت  منصوب می شود و اتباع در ان صحیح نیست  زیرا اتباع بنابر بدلیت تصور نمی شود  مگر بنحو  بدل غلط در این جا غلط است زیرا  صدور او از سهو یا غفلت است  و متکلم  تکلم نمودنش  باستثنای منقطع از روی فکر  و رویه است  نه از روی سهو و خطا

مذهب سیبویه :  انستکه  مستثنی منقطع  مانند : متصل منصوب به ما قبل  ( الا ) است  و ما بعد ( الا)  در هر دو صورت  مفرد است .

مذهب بنی تمیم :   قبیله ی بنی تمیم در استثنای منقطع در کلام غیر موجب ابدال را جائز دانسته اند .

مذهب شیخ جامی  (ره) :  گفته است مستثنی منقطع در نزد بنی تمیم بر دو نوع است :

۱} انکه حذف مستثنی منه و تفریغ در ان صحیح  است مانند : ما جائنی القوم الّا حماراً   و ابدال در این قسم صحیح نیست .

۲} انکه حذف مستثنی منه  و تفریغ در ان صحیح نیست  ودر این قسم  مانند : حجازیین نصب را واجب می دانند  مانند : قول خداوند عزوجل ( لا عاصم من امر الله  الا من رحم ) و حذف ما قبل الا در این مورد صحیح نیست .

 

غیر نصب :  اگر مستثنی بر مستثنی منه  در کلام منفی  مقدم شود  مختار نصب اوست  مانند : ما جائنی الا زیدا  و رفع  او بنابر ابدال  نیز می اید  مانند : ما جائنی الا زیدٌ القوم  .

نکته : اگر تقدیم  مستثنی بر مستثنی منه  در کلام  موجب باشد جائز نیست  مگر نصب مستثنی  چنا نچه  در صورت تاخیر  جایز نیست مگر نصب  ( جائنی الا زیدا القوم )  و بالجمله اگر مستثنی در کلام منفی باشد مانند : ما جائنی القوم الا زیدٌ    در صورت تاخیر و تقدیم دو وجه صحیح است ( نصب و اتباع )  جز انکه در صورت تاخیر اتباع راجح و نصب مرجوح است  ودر صورت تقدیم ، نصب راجح و اتباع مرجوح است و اگر در کلام مثبت باشد مانند : جائنی القوم الا زیدا  چه مستثنی مقدم شود چه موخر  ، غیر از نصب جایز نیست  .

 

اجمال : مستثنی یا در کلام تام موجب است  یا غیر مجب  هر کدام یا متصل است یا منقطع  مجموع چهار قسم گردید . در هر یک ، مستثنی یابر مستثنی منه مقدم است یا موخر  اگر مستثنی در کلام موجب باشد  چه منقطع  و چه متصل  چه مقدم بر مستثنی منه چه موخر  جز  نصب در ان جایز نیست و اگر مستثنی منقطع در کلام منفی باشد  چه مقدم باشد وچه موخر نیز جایز نیست در ان مگر نصب به قول مختار و اگر مستثناء متصل در کلام منفی باشد اگر از مستثنی منه موخر باشد در ان ددو وجه جائز است نصب و ابدال جز اینکه نصب مختار و ابدال غیر مختار است در شعر غلط است در نثر نیز مستلزم تقدیم تابع بر متبوع است در غیر ضرورت .

بیان محقق :   در ما سبق چند نکاتی درباره استثنای تام بیان کردیم اما الان چند نکته ای درباره استثنای مفرغ عرض می کنیم .

و ان یفرغ : قانون در استثنا مفرغ وقوع در کلام نفی یا شبه نفی است و بعضی وقوع در اثبات را نیز اجازه داده اند به شرط انکه مستثنی فضله باشد .

نکته : اگر مفرغ به صیغه مجهول خوانده شود عامل طالب رفع است و مابعد (الا) مرفوع است و اگر به صیغه ی معلوم خوانده شود عامل طالب نصب است و ما بعد ( الا ) منصوب می شود .

بحث تکرار الا :

بدانکه الّا گاهی مکرر واقع می شود برای توکید و در این صورت ان مکرر ملغی و معدوم است و ان وقتی است که اسم  ما بعد (الا) مماثل برای ما قبل یا معطوف بر ماقبل باشد در صورت اول اسم بعد (الا) دوم عطف بیان یا بدل برای ما قبل است ، و در صورت دوم عطف نسق است .

و اگر الا مکرر شود نه برای تاکید در این صورت یا مستثنی منه مذکور است یا محذوف اگر مذکور باشد شرحش بیاید و اگر محذوف باشد عامل قبل (الا) را در یکی از مستثنیات عمل باید داد چه طالب رفع باشد و چه نصب و چه جرّ و غیر ان یکی منصوب بنابر استثنائیت قرار داده می شود  و ان معمول چه اول باشد چه اخر باشد و چه وسط صحیح است ولی اگر اول باشد بهتر است به سبب قرب به عامل و عدم فصل بین عامل و معمول .

 

نتیجه

ماازاین بحث نتیجه میگیریم که استثنا یامفرغ است یاتام . مفرغ یعنی : مستثنی منه درکلام ذکر نشده است وتام یعنی : مستثنی منه در کلام ذکرشده است واین ها باز اقسامی دارندکه یا منقطع هستندیا متصل وباز هم اقسامی دارند که یا موجب هستندیاغیرموجب که این ها بطور بسیار شیوا در مقاله ی علمی بیان شده است .

 

منابع و ما خذ :

۱} هدایه فی النحو (ابن حاجب ) چاپ :

۲} عوامل (ملا محسن ) چاپ : جامع المقدمات انتشارات هجرت (زمان چاپ) تابستان ۱۳۹۵ *

۳} صمدیه (شیخ بهائی ) چاپ : جامع المقدمات انتشارات هجرت زمان چاپ) (تابستان ۱۳۹۵*

۴} بهجه المرضیه (سیوطی )  چاپ : انتشارات هجرت (زمان چاپ) ۱۳۹۱*

۵} فوائد الحجتیه (هاشمی خراسانی ،حجت ) چاپ : عصر ظهور( زمان چاپ ) ۱۳۹۴*

۶} شرح ابن عقیل (ابن عقیل) چاپ : انتشارات فقاهت ( زمان چاپ ) ۱۴۳۷*

رویت به کتب دیگر مانند :

۱} نحو وافی ( عباس حسن)

۲} بدایه شرح هدایه ( هاشمی خراسانی ، حجت)

 

درباره‌ی مدیر

حوزه علمیه امام خامنه‌ای مدظله العالی ارومیه تاسیس سال 1394

حتما ببینید

حضور اساتید معزّز و طلاب محترم حوزه علمیه امام خامنه ای (مد ظله العالی) ارومیه در درس نهج البلاغه

حضور اساتید معزّز و طلاب محترم حوزه علمیه امام خامنه ای (مد ظله العالی) ارومیه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *