تصویر ثابت

خانه / اخبار / اخبار بسیج طلاب / شهید حمید غفاری آذر

شهید حمید غفاری آذر

شهید حمید غفاری آذر

«شهادت عزت ابدی است. حیات ابدی است. آنها از شهادت بترسند که مردن را تمام می دانند و انسان را فانی.»

(امام خمینی (ره))

 

شهید، حمید غفاری آذر به سال ۱۳۳۹ در شهرستان ارومیه، در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. به اقتضای عالم به تدریج گام در طریق رشد و کمال جسمی و روحی گذارد. از همان اوایل کودکی روح ناآرام و بیقرار و چالاک او در کردار و گفتار به منصه ظهور رسیده بود و او را در جمع خانواده ممتاز ساخته بود.

در سال ۱۳۶۴ در کلاس اول ابتدائی ثبت نام نمود و پس از طی تحصیلات مقدماتی و سیکل، در سال ۱۳۵۴ وارد دبیرستان شد و موفق به اخذ دیپلم در رشته بازرگانی گردید.

در مهر ماه سال ۱۳۵۹ پس از مدتها فعالیت و عشق به اسلام و انقلاب با صداقتی وصف ناپذیر وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و نزدیک به بک سال به فعالیت های مختلف پرداخت. خدمت برایش دلچسب و خوشایند بود و با جان و دل انجام وظیفه می کرد و حتی هفته ها به منزل سر نمی‌زد. در طول خدمت در سپاه، در واحدهای تدارکات (به عنوان مسؤول) عملیات، گروه ضربت و مدت کمی نیز، در گروه مبازره با قاچاق و مواد مخدر و تحقیقات سپاه فعالیت داشت. در گروه ضربت در گشت ها و درگیریهای مختلف از قبیل منطقه سرو (در زمان شهید مهدی باکری) و گوگ تپه (که منجر به شهادت اسوه اخلاق شهید مهدی امینی گردید) حضور داشت. البته در قضیه دارلک نیز بنا بر صلاحدید شهید مهدی امینی و به لحاظ پی گیری امورات محوله، از شرکت در عملیات محروم گشت و بعدها تا وقتی که زنده بود وقتی از این موضوع صحبت به میان می آید از عدم حضور خویش حسرت می خورد.

در سال ۱۳۶۰ ضمن حفظ ارتباط نیمه فعال خود با سپاه آن را ترک کرد و بنا به عشق و علاقه ای که نسبت به مطالعه و تحصیل علوم دینی داشت به مدرسه محمدیه ارومیه مراجعه و به علت علاقه ای که به شهرستان مذهبی قم داشت، در یکی از مدارس علوم دینیه آن ثبت نام نمود و در امتحانات ورودی قبول شد، لکن روحیه تعاون و همکاری وی که در کمک و همیاری خانواده در امورات کشاورزی نیز متجلی شده بود، باعث گردید تا نتوان به موقع (اوایل مهرماه) در مدرسه قم حضور به هم رساند و بعداً هم علیرغم امرار و با فشاری در خصوص جبران حتمی مدت زمان تأخیر شده برای تحصیل، در هر صورت با عدم موافقت مدرسه مزبور مواجه شد، لذا خود را به مدرسه عالی علوم دینی ولیعصر تبریز رساند و پس از ثبت نام و قبولی به تحصیل در آن پرداخت.

بنابر اظهارات مسؤولین مربوطه، در طول تحصیل نیز علاقه و استعداد خود را به خوبی نشان داد، به گونه ای که از امید های آینده مدرسه به شمار می رفت.

در رابطه فعالیت‌های اجتماعی شهید در جریان انقلاب و بعد از پیروزی، سخن بسیار است. اما، در این جا به موارد مختصر و کوتاهی اشاره می کنیم.

همزمان با اوجگیری انقلاب در شهرستان ارومیه، در تظاهرات شرکت می‌جست. به عنوان مثال، بارها به بهانه حضور در دبیرستان از منزل خارج می شد و بلافاصله به تظاهرات مردمی بر ضد رژیم پهلوی می پیوست.

بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ مقارن با آخرین سال تحصیلی در دبیرستان، با همکاری ایشان چند نفر از همفکران و دوستان اقدام به تشکیل انجمن اسلامی در دبیرستان نمودند و فعالیت های خود را گسترش دادند. همچنین با همکاری همان دوستان به تشکیل فروشگاه تغذیه در مدرسه اقدام نمود و جالب توجه اینکه، درآمد حاصله از فروشگاه را شبانه صرف خانواده‌های محروم و مستمند در مناطق پائین شهر می کرد.

از خصوصیات اخلاقی و فضائل با ارزش شهید می توان به کم حرفی و اجتناب از یاوه گوئی، احترام به والدین و بزرگترها و مهربانی و عطوفت غیر قابل وصف به نزدیکان، تعاون و مساعدت و ادای حق همسایگی نسبت به همسایگان اشاره نمود، که کم و بینش در خاطره‌ها به یادگار مانده است. گذشت و کوشش و جدیت در تحصیل کمالات نفسانی خصوصاً اخلاق در عمل و در مجموع، جدیت در جهت دادن به اعمال و سکنات خود در مسیر الهی، همگی از وی فردی متواضع، فکور، پر تحرک و فعال و خستگی ناپذیر در راه اسلام و انقلاب اسلامی ساخته بود.

شهید، کسب فضائل اخلاقی و عمل صالح و برتر از آن اخلاق در عمل و تعهد عمیق در قبال انقلاب اسلامی و خون شهیدان و عصاره همه اینها، جهاد در راه خدا، توجه خاص داشت. به گونه‌ای که می‌گفت: خداوند از ما نخواهد گذشت که علم به آنچه رضای خدا در آن است داشته باشیم، ولی به بهانه های مختلف اعم از سختی کار یا مشکلات راه و یا عناوین دیگر از انجام تکلیف طفره رویم و گمان کنیم که خداوند نیز نعوذ با…..فراموش می کند، اگر چنین کنیم، نه تنها باید از روح بزرگ انسانی خویش و شهدای خونین پیکرمان شرمنده باشیم، بلکه باید بدانیم که خداوند تبارک و تعالی، دیگر هرگز با نظر رحمت به ما نمی نگرد و شامل کسانی خواهیم شد، که خداوند در شأن آنان آیات تحذیر آورده و معاد و حساب، روز ترس بزرگ را که حضرت علی (ع) قیامت را به آن تعبیر نموده یادآوری می‌شود و می‌فرماید:

(یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضراً و ما عملت من سوء تود لو ان بینها و بینه امداد بعیدا و یحذرلم ا… نفسه وا… رؤوف بالعباده)

و این پند و نصیحت خداوند بزرگ در قرآن کریم به بندگان خودش است، که قبل از اینکه روز عمل تمام شود و روز حساب آغاز گردد، آنان را با رحمانیت تمام به بندگی خود و عمل خالص و حمایت دین خود می خواند.

شهید، در سال ۱۳۶۱ در کاروان اعزامی به جبهه های جنگ تحمیلی به همراه جمعی دیگر از طلاب مدرسه عالی ولیعصر تبریز و بسیجیان عاشق بی قرار، شرکت جسته و همراه آن ستارگان زمینی به کهکشان بی‌انتهای عالم ملکوت پیوست و در عملیات حماسه ساز و افتخار آمیز بیت‌المقدس که به آزادسازی خرمشهر قهرمان انجامید شرکت جست.

پس از شرکت در آزاد سازی پادگان حمیدیه هویزه، در تاریخ ۱۳۶۱/۴/۲۴ در عملیات جنگی شلمچه، در منطقه جفیر، در اثر اصابت ترکش ناجوانمردانه دشمن، در نبرد قهرمانه پس از مقاومت‌ها و ایستادگی های غیر قابل وصفی که به صورت جنگ تن به تانک انجامید جام شیرین و گوارای شهادت را سر کشید. در حالی که ۴ بهار از عمر انقلاب شکوهمنداسلامی و ۲۲ بهار از عمر او می گذشت به ملکوت اعلی پرواز نمود. همچون کبوتری سپید با بالهای آغشته به خون سرخ با پروازی فراتر از ادراک اندیشه های زمینیان.

«راهش مستدام باد»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خاطرات آقای سید هادی ذاکری دوست و همرزم شهید

 – در چه زمانی و چگونه با شهید آشنا شدید؟

از سال ۵۹ با ایشان آشنا شدم و در این زمان وارد سپاه پاسداران شده و با شهید محترم آشنا شدم و آشنایی و دوستی ما با شهید تا زمان شهادت ایشان ادامه داشت.

۲ – آیا شاهد تغییر و تحولاتی در رفتار و شخصیت او نبودید؟

در آن شرایط ویژه زمانی داخل شدن در سپاه یک انگیزه عالی نیاز داشت و شهید غفاری از آن افراد کمیابی بود که از نظر فکری در سطح عالی بود و از سربازان مخلص حضرت امام و کم حرف و نشانه های تعمق و تفکر از سیمای ایشان روشن و اشکار بود.

۳ – فعالیت ها و مواضع سیاسی اش چگونه بود؟

اگر تاریخچه سپاه پاسداران ارومیه را مورد بررسی قرار دهید متوجه می شوید که در شرایط آن زمان سپاه بسیار خاص و حساس بود و در آن شرایط بخصوص شهید غفاری از معدود کسانی بود که راه امام را تشخیص و همیشه طی می کرد و عشق و علاقه وی به دین و امام باعث شد که به سوی روحانیت سوق پیدا کند و از جمله موضع گیری های شهید غفاری دفاع از حرمی ولایت بود و همیشه حساس بود که در مقابل دشمن به وظیفه خود عمل کند و در کنار انجام وظیفه از ولایت فقیه وروحانیت دفاع می کرد و همیشه پیرو امام و شهید بهشتی بود.

۴ – چه صحبت ها و توصیه هائی از او به یاد دارید؟

از جمله خصائص شهید شجاعت وی بود و معمولاً آیه فوق را تلاوت می کرد که «و بشر الصابرین الذین إذا اصابتهم المصیبه قالوا إنا لله و إنا الیه راجعون» و عنوان می کرد که خدا شهادت را روزی ما قرار دهد و آیه فوق را برای ما تلاوت کنند. شهید کاملاً زندگی خود را وقف انقلاب و کشور کرده بود و از جمله سرسخت ترین مخالفان بنی صدر به شمار می آمد و همیشه فعالیت می کرد تا چهره ‌کریه بنی صدر را به مردم بشناساند.

۵ – چه آرزوها و خواسته هایی داشت؟ بزرگترین آرزویش چه بود؟

حزب ا… و همچنین شهید غفاری همیشه آرزو داشت که نظام جمهوری اسلامی در مقابل دشمن داخلی و خارجی پیروز شده و ریشه‌انقلاب مستحکم تر شود و سلامت امام (ره) در آن زمان بزرگترین آرزوی وی بود و خواسته های دنیوی اصلاً معنی و مفهومی نداشت.

۶ – روابطش با افراد دیگر چگونه بود؟

ارتباط برقرار کردن در آن زمان مستلزم همفکر بودن بود و شهید بسیار از نظر اخلاقی و رفتاری باجاذبه بود و توانسته بود در بیندوستان از محبوبیت خاصی برخوردار شود. بسیار متین بود و اگر دافعه ای داشت، در بین و در برابر افراد لاابالی بود.

۷ – دیگران چه نظری درباره او داشتند؟

اگر الان هم از مسؤولین سپاه پرسیده شود اظهار می کنند که شهید غفاری خیلی زود استعدادهایش را نشان می داد و یک سری مسؤولیت‌های خطیر به عهده ایشان گذاشته شد. از نظر فکری و قدرت عملی در حد عالی و قدرتمندی بود و از هر نظر نسبت به دیگران در حد بالاتری بود.

۸ – در کارهای جمعی چگونه عمل می کرد؟

بنا به گفته امام اگر سپاه نبود کشور هم نبود و شهید غفار نیز همیشه آماده دفاع از نظام بود و امثال این شهدا بودند مه کشور را و نظام را به اینجا رسانده اند.

۹ – به طور کلی کدام یک از خصوصیات شخصیتی شهید را بیش از خصوصیات دیگرش دوست داشتید؟ (مهربانی،‌ شجاعت، تواضع) لطفاً یک خصوصیت بارز را بیان کنید.

به نظر من بارزترین خصوصیت شهید برخورد عادی و بسیبار با جاذبه شهید با دیگران و طوری با افراد برخورد می کرد که گویی پنجاه سال است که با ایشان آشنایی دارد.

۱۰ – شرح مختصری از دوران طلبگی شهید

متأسفانه بنده فرصت نیافتم تادر دوران طلبگی با ایشان نشست و برخاست کنم.

 

خاطرات آقای ابراهیم غفاری آذر پدر شهید (از زبان خواهر شهید):

 

۱ – شهید تا شش سالگی غیر از شما (والدین) با چه افراد دیگری تماس نزدیک داشت و به چه کسانی بیش از دیگران علاقه داشت؟ (مادر، پدر، خواهر، برادر، عمو، دایی، پدربزرگ و …):

خیلی مهربان بود و با تمامی فامیل ها و آشنایان روابط گرم و صمیمانه داشت و بیشتر با مادربزرگم ارتباط داشت غیر از خانواده.

۲ – در چه مدرسه یا مدارسی تحصیل کرد؟ نام مدرسه: مستشاری، امیری، امیرکبیر شهرستان: ارومیه سال شروع: ۱۳۴۷ سال اتمام: ۱۳۵۹

۳ – در همان دوران شهید چه کارها یا بازی هایی را بیشتر انجام می دادند؟

ورزش از جمله فوتبال و والیبال و کوهنوردی و شنا و دوومیدانی

۴ – آیا رفتارش با رفتار دیگر کودکان شما تفاوتی داشت؟

بله. از نظر خوش رفتاری و مهربانی و فعالیت های بیشتر با خواهران و برادرانش متفاوت بود. تحمل ناراحتی دیگران را نداشت. همیشه اطرافیان را به نوعی می خنداند و خیلی به روحیات اطرافیان علاقه داشتو بسیار خوش طبع بود و در خانه تعاون و همکاری داشت. در کارهای خانه با افراد خانواده پیشقدم بود.

۵ – چنانچه در دوران در دوران راهنمایی و یا دبیرستان ترک تحصیل نموده و یا محل تحصیل خود را تغییر داده است، علت را بیان نمائید:

نخیر

۶ – از چه زمانی احساس کردید که رفتار و شخصیت او در حال تغییر و تحول است؟ چه رفتارهایی موجب ایجاد چنین نگرشی در شما گردید؟

از سال ۵۷ که در تظاهرات قبل از انقلاب شرکت می کرد و چند بار نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. بیشتر به فقرا کمک می کرد. به همسایگان و آشنایان و در مواقعی که احساس نیاز می کرد کمک و مساعدت می نمود و حس تعاون و همکاری نسبت به همه داشت. به پدر و مادرش دز منزل و کارهای بیرون کمک می کرد و از کسی بدگوئی نمی کرد.

۷ – در دوران نوجوانی (۱۱ تا ۱۸ سالگی) اوقات فراغت خود را بیشتر به چه کاری می گذراند و اگر مطالعه می کرد بیشتر چه نوع کتاب هائی را مطالعه می کرد (مذهبی، علمی، هنری و …)؟

بیشتر به مطالعه روزنامه ها و نشریات پاسدار اسلام، پیام انقلاب و کتب شهید مطهری و شهید دستغیب و اصول کافی، تفسیر نمونه و امام راحل و استماع نوار سخنرانی شهید کافی، مطهری و … را می نمود و به مطالعه کتب علمی نیز علاقه داشت.

۸ – روابطش با خویشاوندان و همسایگان چطور بود؟ نظر آنها نسبت به شهید چگونه بود؟ چه خاطره ای در این خصوص به یاد دارید؟

خیلی صمیمی بو و خضوع و افتادگی خاصی داشت و نسبت به همه افراد مهربان بود و سعی می کرد به همه کمک کند. به افراد فامیل و آشنایان علاقه داشت و طوری که بعد از شهادت وی همه آشنایان را داغدار کرد و ما تأثر و اندوه را در چهره همه آنها می‌دیدیم و تقریباً اولین شهید از فامیل بود.

۹ – با چه کسی یا کسانی دوست صمیمی بود؟ آنها چه مشترکاتی با شهید داشتند؟ (همکلاسی، هم محلی و ..) آنها کجا هستند و چکار می کنند؟

اکثر دوستانش به درجه‌ عظیم شهادت نائل شدند. با شهید جهان سپاس، علیرضا مکاری، مهدی امینی، علی اکبر کاملی، یوسف آزموده ، باقریان، ذاکری دوست بودند.

۱۰ – در چه دانشکده یا دانشگاه یا حوزه تحصیل می کرد؟ نام محل تحصیل:ولی عصر تبریز شهرستان: تبریز سال شروع: مهر ۵۹ سال خاتمه: به تاریخ شهادت سال ۶۱

۱۱ – چه آرزوها و خواسته هائی داشت؟ بزرگترین آرزویش چه بود؟

در نامه ای که از جبهه فرستاده بود قید کردند که آرزوی زیارت امام راحل و شهادت در رکاب امام زمان(عج) را دارند و دوست دارن بنده صالح خدا باشند.

۱۲ – دوست داشت در آینده چکار بکند و یا چه شغلی داشته باشد؟

ایشان پاسدار بودند و اعتقادداشتند که ریخته شدن خون افراد پاک و عاشق در این لباس به راه اسلام تقد و جلوه خاصی به این لباس داده است و با اینکه فردی خودساخته و عاشق بود، ولی همیشه می گفت به دنبال راهی هستم که بتوانم خود را دریابم و این بود که علیرغم پافشاری و ممانعت برادر حسن اعلایی که فرمانده کل سپاه آن زمان که معتقد بود سپاه به انسان های چون او نیاز دارد، ولی در جواب گفته بودند سپاه به انسان های خودساخته نیاز دارد و من نیز به دنبال خودساختگی سپاه را ترک و به حوزه علمیه می روم.

۱۳ – شهید در چه زمانی به فکر ازدواج افتاد؟ تاریخ عقد و ازدواج و میزان مهریه چقدر بود؟

ایشان مجرد بودند و معتقد بودند که تا پایان جنگ بایستی از ازدواج خودداری کنند و فکرشان را بیشتر به جنگ اختصاص داده بودند.

۱۷ – چه صحبت ها و یا توصیه هایی به شما و دیگران می کرد؟

احترام به پدر و مادر، اطاعت از مقام معظم رهبری و ولایت فقیه، مطالعه کتب. بیشتر هدیه هایی که به اشخاص می داد کتاب بود.

۱۸ – نحوه شهادت شهید چگونه بود؟ پیش از شهادت چه گفت و چکار کرد؟

ایشان آرپی‌جی زن بودند و در خط مقدم جبهه می جنگیدند و زمانی که تمام یارانشان به شهادت میرسند و از نظر تجهیزات و امکانات در مضیقه بودند (در زمان خیانت بنی صدر) به ایشان پیشنهاد می شود که عقب نشینی کنیم و در جواب می گوید با این همه شهیدی که دادیم خودمان را به اینجا رساندیم. اگر برگردیم باید برای پس گرفتن اینجا دوباره شهید بدهیم.

۱۹ – به طور کلی کدام یک از خصوصیات شخصیتی شهید را بیش از خصوصیات دیگرش دوست داشتید؟ (شجاعت، تواضع و …) فقط یک خصوصیت بارز ذکر شود.

خیلی شوخ طبع و مهربان بودند و در سخت‌ترین شرایط با بردباری و شجاعت تمام عمل می کردند. درکش خیلی بالا بود.

درباره‌ی مدیر

حوزه علمیه امام خامنه‌ای مدظله العالی ارومیه تاسیس سال 1394

حتما ببینید

تجدید بیعت با شهدا

به مناسبت هفته دفاع مقدس طلاب حوزه علمیه امام خامنه ای(مدطله العالی) باحضور در مزارشهدای …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *